شبهايي که به نام شب قدر موسوم اند، شاهد برگزاري مراسم احياء از سوي مساجد و حسينه و ... مي باشيم که هر يک مقيد به انجام مراسم دعا و نيايش از پاسي از شب تا هنگام سحر بوده و در اين ميان شب زنده داران عزيز نيز که به اميد بهره معنوي بيشتر قدم به مراسم گزارده اند پا به پاي آنان تا سحر بيدارند.
عبادت
يک سۆال، آيا حق مطلب در باب شب زنده داري در شب قدر ادا شده؟ افراد هنگام پايان مراسم آن لذت معنوي را چشيده اند و يا صرفا موظف به اتمام دعاي جوشن کبير و به سر گرفتن قرآن بوده و در اين بين مرارت ها نيز تحمل نموده اند؟
چگونگي شکل گيري محافل
مسۆلين و نمايندگان محافلي که به برگزاري احياء در شبهاي قدر مي پردازند مطمئنا با تأسي از احاديث و روايات دست به اقدام چنين حرکت زيبايي زده اند از آن جمله: امام كاظم (عليه السلام ) فرموده است، هر كس شب قدر غسل كند و تا طلوع سپيده، شبزندهدارى كند، از گناهان خود بيرون مىرود.( روضة الواعظين/ ترجمه مهدوى دامغانى/ 556)
و در روايت هست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها نمي گذاشتند در اين شب کسي از خانواده اش بخوابد. محافلي که در اين زمينه برگزار مي شوند نيز در راستاي همين هدف تشکيل شده اما نکته اينجاست که متأسفانه توجه به تشريع و دعاهاي خاص و اهتمام به چارچوب و قواعد تعيين شده هدف اصلي از شب زنده داري را در انزوا قرار مي دهد.
گام به گام با مراسم شب زنده داري
بعد از افطار، هنگامي که پاسي از شب گذشت مراسم احياء شروع مي شود ، بعد از تلاوت قرآن و سخنراني، دعاي جوشن کبير قرائت مي گردد؛ دعايي طولاني که با قرائتي آرام و کند زمان بيشتري را نيز از انسان سلب کرده و تاب و توان را از او مي ستاند و پس از آن، مراسم قرآن به سر گرفتن آغاز مي شود، و اين در حالي است که شب زنده داران ناگزير خستگي را در خود احساس خواهند کرد چرا که جايي براي تکان خوردن و از جا برخاستن و استراحتي کوتاه نداشته و چندين ساعت در يک جا نشسته اند و همين در ايجاد خستگي و بي حالي در آنان کافيست.
يادمان باشد اين شب که آن را بهتر از هزار ماه مي دانند، دل مي خواهد،عشق مي خواهد،خلوتي از سر جان مي طلبد، ما اين شب را نبايد مفت ببازيم ، بايد عمق قلبمان را کنکاش کنيم با اشک ديده و نور شب قدر شست و شويش دهيم
و حال در اين حال غريب و ناخوشايند قرآني سنگين به سر گرفته و در حين قرائت قرآن نوحه سرايي نيز ضميمه آن شده و شب زنده دار را براي اتمام هر چه زودتر مراسم بي تاب تر مي سازد، اينجاست که بايد به مسۆلين برگزاري مراسم و خود شب زنده دار خسته نباشيد گفت!!! اجرکم عند الله
شب زنده داري و احياء، چرا و چگونه
لحظه شماري براي به پايان رسيدن اين مراسم و اين شب عزيز؟! پس حضور در اين مجالس براي چيست؟ چرا مکان و نحوه قرائت دعا بايد به گونه ايي باشد که تاب و تحمل را از فرد ربوده و با به پايان رسيدن آن سرور و شادي، وجود فرد را فرا گيرد؟ ( روي کلام ما عام نيست، خوشبختانه هستند افرادي که در اين محافل نيز گوي سبقت را از ديگران ربوده و به مقصود متعالي خويش رسيده اند.)
آنچه در اين ميان توجه جدي مي طلبد اين است که دعا خوانان محترم توجه داشته باشند که در ميان دعا نوحه نخوانند،براي استراحت مجلس ، نوحه سرايي نکنند، صد البته که ذکر مصيبت اهل بيت و يادآوري شأن والايشان در شب هاي قدر وظيفه ماست اما نه در ميان دعا، دعاها چون نقشه گنجي هستند که دقيقا بايد مطابق آن پيشرفت و نبايد فرازهايي را به اختيار خود چندين مرتبه تکرار کرد. و از بعضي ديگر گذشت ، بايد دعا خوان با طمأنينه و صدايي خوش سعي کند که مردم را در مضامين والاي دعا غرق کند.
شب قدر
قابل توجه متوليان هيئت ها و مساجد
آنچه دراين مراسم مغفول واقع ميشود ارتباط است، ارتباط با خدا، راز دل با او گفتن، از خود، نزد او شکايت بردن و رابطه صميمانه با محبوب ايجاد کردن. عبادت در شبهاي قدر ما تبديل شده است به تا صبح بيدار ماندن به قيمت خواندن دعا از رو و مقيد شدن به قرائت برخي از آيات و .... که همين که تمام آنان را طبق برنامه هيئت پيش برويم برايمان کافي است ،حضور اکثر ما در محافل احياء نيز راهکاري براي خواب نرفتمان است و اين حقيقتي است که باور آن شايد کمي سخت باشد.
يادمان باشد اين شب که آن را بهتر از هزار ماه مي دانند، دل مي خواهد،عشق مي خواهد،خلوتي از سر جان مي طلبد، ما اين شب را نبايد مفت ببازيم ، بايد عمق قلبمان را کنکاش کنيم با اشک ديده و نور شب قدر شست و شويش دهيم .
عبادت ما به بيدار ماندن و خواندن دعاها و آياتي به زبان عربي و يک از نود آن را متوجه نشدن فروکاسته شده و اين شب زنده داري نيست بيدار باش و يا بهتر بگويم خواب خرگوشي است . چشمانت باز است اما خوابي! و مصداق کلام اميرالمومنين اينجا هويدا مي شود که مي فرمايند: چه بسيار روزه گيرى كه از روزه خود بهرهيى جز تشنگى ندارد و چه بسيار نمازگزارى كه از آن بهرهيى جز رنج براى او نيست. ( روضة الواعظين / ترجمه مهدوى دامغانى / 556) در اين حالت، جز رنج بيدار باش چيز ديگري عايدت نمي شود. در حالي که مراد از اين شب زنده داري ها گره زدن دل و روح آدمي با خداست.
شب زنده داري يا خود زنده داري؟
احياء شب قدر به بيدار بودن شب تا سحر خلاصه نمي شود اين بيدار بودن هدفي پشتش نهفته است و آن عبادت است، بله، قرائت دعا و قرآن نيز در اين شب عبادت است اما به قول شاعر :
ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است
از بزرگترين اهداف احياء و شب زنده داري ها رجوع و بازگشت به خداست، هدف برقرار کردن ارتباط دلي و روحي با خداوند متعال است نه صرف ايراد کردن دعاهايي که با حال کسالت و بي توجهي،صرفا لقلقه زبان بوده و آبي از آن گرم نمي شود.
اين روزها بازار وردها بسي گرم و شلوغ است، ارتباط با خدا به وردي که سابق ميان مردم رايج بوده فروکاسته شده و متأسفانه افراد به دعا به چشم همان ورد نگاه مي کنند که چطور بخوانند و چند بار تکرار کنند.
امام كاظم (عليه السلام ) فرموده است، هر كس شب قدر غسل كند و تا طلوع سپيده، شبزندهدارى كند، از گناهان خود بيرون مىرود
شب قدر نيز از اين امر مستثني نيست، غافل از آنکه با يک جمله و سخني که از اعماق وجودت بر مي آيد مي تواني شب قدر را قدر نهي و با يک استغفرالله که از صميم قلب به زبان مي آوري رحمت خداوندي را شامل حالت کني، و با لحظه اي خلوت کردن با خداي خود و در دل کردن با او رابطه ات را با ذات يگانه اش محکم تر و عميق تر سازي. بدان آنچه در اين بين حائز اهميت است شوق و نشاط در برقراري ارتباط با خداست، نه تحمل رنج بيداري شب تا صبح و در آخر دست خالي به خانه خويش بازگشتن.
شرکت در مراسم و محافل احياء درست است که در بردارنده فوايد و نتايج مطلوبي نيز هست اما آيا در ميان اين خستگي محافل و شلوغي و ازدحامش مي توان راهي به سوي خلوت با خدا يافت ؟ آيا نمي توان فرصت را طلائي ساخت و به جاي پرداختن به اورادي خاص روح و دل شب زنده دار را، آن هم نه در چند ساعت بلکه در زمان کمتري به گونه ايي که از شب زنده داريش شادمان باشد، صيقل داد؟ چه نيکوست اي دوست عزيز اگر محفلي را ترتيب مي نهي هدفت بيدار کردن دلهاي شب زنده داران باشد نه باز نگاه داشتن چشمانشان.
بيايم و اين شب هاي نوراني را بابرنامه ريزي در همه ابعاد به بهترين وجه بگذرانيم باشد که جان هاي تشنيمان سيراب شده و آمرزيده و حاجت روا گرديم .
شب قدر، شبي است بزرگ. شبي که صاحبدلان در طول سال انتظار رسيدنش را ميکشند. شبي که به گفته قرآن ملائکه از آسمان به زمين ميآيند و تقدير يک سال ديگر، براي بندگان رقم ميخورد. شبي که ميتوان آن را آغازي نو دانست.
از همين رو در روايات اسلامي تأکيدات فراواني بر بزرگداشت اين شب عظيم به وسيله شبزندهداري، مناجات، خواندن قرآن و ادعيه، برپا داشتن نمازهاي مستحبي و قرآن بر سر نهادن شده است. لکن بايد توجه داشت که انجام اين سنتهاي نيکو لطمهاي بر واجبات نزند و خسراني جبرانناپذير را به دنبال نداشته باشد. برخي از واجباتي که گاه در اين شب مورد غفلت واقع ميشوند در اين مجال بررسي خواهند شد.
ترک نماز صبح
معمولا چند ساعتي تا نماز صبح باقي است که شبزندهداران به خانه بازميگردند و پس از خوردن سحري خواب بر چشمانشان مستولي ميگردد. اين بهترين زمان براي شيطان است تا دست به کار شده و اجر شب زندهداران را ضايع کند. فرصتي مناسب براي ترک واجب به بهانه انجام مستحب. و بدا به حال کساني که فريب شيطان را خورده و نتوانند بر خواب خوش چيره شوند. اين در حالي است که صاحب ليالي قدر، امام علي (عليه السلام) در آخرين وصاياي خويش به امام حسن (عليه السلام) فرمودند: «فرزندم ! تو را وصيت مي کنم به نماز اول وقت».[1] و در اين ميان نماز صبح جايگاهي شريفتر از ساير نمازها دارد. در روايتي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمده است: «کسي که نماز صبح نخواند قرآن از او بيزار است».[2]
نارضايتي پدر و مادر
شب قدر حال و هوايي ديگر دارد. هر کس دوست دارد به مکاني خاص رفته و با افرادي که ميپسندد همنشين گردد. اين شور و اشتياق به ويژه در جوانها رنگ و بويي ديگر دارد. در اين ميان والدين به دلائل گوناگون ممکن است با برخي از علائق فرزندان خويش مخالفت نمايند. به آنها اجازه ندهند به تنهايي به هيئت بروند يا آنکه از آنها بخواهند تا پاسي از شب نگذشته به خانه برگردند. شايد برخي از والدين به دليل کهولت سن يا بيماري، توان شرکت در مراسم را نداشته باشند به همين خاطر از فرزندان خويش ميخواهند در خانه مراسم را به جا آورند. در اين ميان مخالفت فرزندان با آنان امري غيرقابل قبول در محضر حضرت حق خواهد بود چرا که وظيفه فرزندان در قبال والدين بسيار سنگين است.
اسلام نيکي به پدر و مادر را در کنار عبادت خداوند قرار داده است و از مسلمين ميخواهد تمام توان خويش را براي پاسداري از حقوق آنان به پا دارند. در روايتي از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «گناهى كه مانع استجابت دعا مىشود و زندگى را تيره و تار مىكند، نافرمانى از پدر مادر است».[3] مگر نه اينکه در شب قدر دست نياز به سوي بينياز بلند ميگردد تا حاجات مادي و معنوي برآورده به خير گردد؟! پس اعمال اين شب با نارضايتي والدين تباه خواهند شد. امام هادي(عليه السلام) ميفرمايند: «آزردن و نافرمانى پدر و مادر، ندارى مىآورد و به خوارى مىكشاند».[4]
برخي از افراد پس از ديدن دوست و آشنا فراموش ميکنند براي چه امري در اين مجلس حضور يافتهاند. از ياد ميبرند که در مکاني عمومي حضور دارند. جايي که ديگران براي به دست آوردن آرامش از دست رفته در طول سال، بدان پناه بردهاند. همهمه و سر و صدا، به ويژه در هنگام سخنرانيها، يکي از بزرگترين مشکلات در مجالس مذهبي است که منجر به ضايع شدن حقوق ديگران ميگردد. حقي که خدا آن را نميبخشد
ضايع کردن حقوق ديگران
اصولا در هنگام برگزاري مراسمهاي مذهبي، گروه زيادي از افراد، در مکاني محدود، کنار يکديگر مينشينند و به انجام فرائض ديني مشغول ميشوند. اين با هم بودن به خودي خود بسيار زيباست و وحدت و يکدلي امت اسلامي را يادآور ميشود و ميتواند سبب ايجاد دوستيها و مودتهاي فراواني گردد. بسياري از افراد پس از مدتها يکديگر را در اين مجالس ميبينند. ديدارها تازه ميشود و دلها شاد ميگردد. اما بايد توجه داشت که اين برکات، آسيبهايي را نيز با خود به همراه خواهد داشت که توجه به آنها ضروري است. برخي از افراد پس از ديدن دوست و آشنا فراموش ميکنند براي چه امري در اين مجلس حضور يافتهاند. از ياد ميبرند که در مکاني عمومي حضور دارند. جايي که ديگران براي به دست آوردن آرامش از دست رفته در طول سال، بدان پناه بردهاند. همهمه و سر و صدا، به ويژه در هنگام سخنرانيها، يکي از بزرگترين مشکلات در مجالس مذهبي است که منجر به ضايع شدن حقوق ديگران ميگردد. حقي که خدا آن را نميبخشد. حضرت علي (عليه السلام) ميفرمايد: «اما ظلمي كه بخشوده نميشود ظلمي است كه بعضي از بندگان خدا بر بعض ديگر ميكنند».[5]
و در روايت ديگري آن حضرت حتي اداي حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و ميفرمايد: «خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسي كه حقوق بندگانش را رعايت كند حقوق الهي را نيز رعايت خواهد كرد».[6]
عدم توجه به حال کودکان
يکي از امور شايع در شبهاي قدر، و به طور کلي هيئات مذهبي، آن است که مادران فرزندان نوزاد و خردسال خويش را با خود به مجالس ميآورند بي آنکه توجهي به وضعيت روحي فرزند و ميزان تاب و توان آن داشته باشند. برخي از نوزادان و کودکان توان تحمل جمعيت زياد را ندارند و در مجالس شلوغ بيتاب گشته و شروع به گريه ميکنند که نتيجه آن چيزي جز آزار خود کودک، مادر و سايريني که در مجلس حضور يافتهاند نخواهد بود. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به ياران خويش توصيه مينمودند: «فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن».[7] اما در کنار آن به آنان سفارش مينمودند آنچه را که انجام آن براي کودک سنگين و طاقت فرساست از او نخواهند.[8]
حضور در اين مجالس به همراه کودکاني که تحمل فضا را ندارند نه تنها فايدهاي نخواهد داشت بلکه ممکن است منجر به دوري و انزجار آنها از اين مراسمها شده و خاطراتي بد را برايشان به همراه داشته باشد. مادران و پدران بايد توجه داشته باشند که عبادت و راز و نياز با خداوند مکانبردار نيست. هرکس در هر مکاني ميتواند روي به سويش آورده و با او نجوا کند. چه بسا ثواب مادراني که به منظور رعايت حال فرزندان، در خانه و از طريق راديو و تلويزيون به انجام اين سنت اقدام ميکنند عظيمتر از سايرين باشد چرا که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمودهاند: «هر كس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود، خداوند از بهشت آنقدر به او مىدهد تا راضى شود».[9]
البته پسنديده بود اگر در مکانهاي برگزاري مجالس، جايي را براي مراقبت از کودکان قرار ميدادند تا هم والدين با آسايش خيال به عبادت بپردازند و هم کودکان از اين مجال براي بازي استفاده کرده و خاطرهاي خوش در ذهنشان به جاي گذارد.
عدم رعايت نظافت
زماني که انسان قرار است در مکاني عمومي حضور يابد بايستي نکات مربوط به نظافت فردي و عمومي را به خوبي رعايت نمايد. پوشيدن لباسهاي تميز، مسواک نمودن دهان و جلوگيري از ريختن زباله، هر چند کوچک و ناچيز، در مکان از امور مهمي است که توجه بدانها به ويژه براي شبزندهداران اهميتي بسيار زياد دارد. هر کس بايد خود را به رعايت اين امور مقيد سازد تا همگي بتوانند در محيطي سالم به انجام مناسک مذهبي بپردازند. امام رضا (عليه السلام) نظافت را در شمار اخلاق انبيا دانستهاند[10] و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمودهاند: «خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگى را دوست دارد».[11]
منبع: تبيان
پي نوشت ها :
[1]. ميزان الحکم/ج 4/ص 3539.
[2]. اسرار الصلاه، ص 34.
[3]. علل الشرايع ج 2، ص 584.
[4]. بحارالأنوار(ط-بيروت) ج 71 ، ص 84.
[5]. نهج البلاغه، خطبه 175.
[6]. ميزان الحكمه، ج 2، ص 480.
[7]. كنزالعمال، ج16، ص456، ح45409.
[8]. کافي، ج 6، ص50.
[9]. الفردوس، ج3، ص549، ح5715.
[10]. كافى، ج 5، ص 567، ح 50.
[11]. نهج الفصاحه، ح 690.
نظرات شما عزیزان:
|
+| نوشته شده توسط سولدوزلو در شنبه 28 تير 1393برچسب:
,
و ساعت